جملات زیبا برای تبریک روز معلم مخصوص دبیران مجتمع امام رضا(ع) و دبیرستان شهید غلامپور کلوده
مهر شما ، گرافیت وجود مرا الماس کرد . من از با شما بودنم چیزی فراتر از استوکیومتری زندگی و مولاریته شادیها آموختم .
امیدوارم کلویید زندگی تان شفاف و معادلات زندگیتان موازنه شده و محلول زندگیتان از عشق و محبت فرا سیر شده باشد . با بیشترین درصد خلوص دوستتان داریم و با بالاترین غلظت مولال ،میگیم
روزتان مبارک !
چه کنیم تا یک دانش آموز برتر و موفق علمی خوبی باشیم؟
شما آنها را می شناسند. بعضی وقت ها تلویزیون آنها را نشان می دهد و گاهی از آنها فیلم می سازند. بدتر از همه اینکه مدام نقل دهان مادر و پدرها هستند. دانش آموزان ممتاز را می گویم! جایزه می گیرند، تشویق می شوند و خلاصه حرص خیلی ها را در می آورند، به خصوص اگر خساست کنند و نگذارند سر جلسه امتحان سهمی از نمره بیست شان به ما برسد! به روی خودمان نمی آوریم ولی ما هم دوست داریم کمی مثل آنها باشیم؛ اما چگونه؟! فکر نکنید کار خیلی سختی است چون اتفاقا دانش آموز ممتاز بودن خیلی هم راحت است و همه می توانند با کمی تغییر در شیوه درس خواندن شان به این گروه بپیوندند. رعایت 10 توصیه زیر می تواند شما را به 20 نزدیک تر کند...
1) حق تقدم را رعایت کنید
دانش آموزان موفق زمان مطالعه شان را تکه تکه نمی کنند، یعنی اگر می خواهند درس بخوانند کامپیوتر را خاموش می کنند، تلفن جواب نمی دهند، به برنامه های تلویزیون سرک نمی کشند، خوردنی را فراموش می کنند و خلاصه تمام حواس شان به درسی است که می خوانند. آنها این جمله را در ذهن سپرده اند که دانش آموزان موفق این اصل را رعایت می کنند: مطالعه کار است و کار به سرگرمی ارجحیت دارد.
2) دریچه مطالعه را پیدا کنید
کلود النی، پرفسور دانشگاه آریزونا به یکی از دانشجویان مردود شده کالج درس می داد که شغل دوره گردی هم داشت. النی او را تشویق می کرد تا از زمان هایی در طی کار برای به خاطر سپردن مفاهیم زیست شناسی استفاده کند. به یکی دیگر از آنها لیستی از کلمات را داده بود تا در وقتی که دارد مسواک می زند آنها را دوره کند و هر دو آنها ترم بهتری با نمره های بهتری گذراندند، در حالی که تغییر زیادی در ساعت مطالعه شان نداده بودند. در میان دانش آموزان زیادی که النی درباره آنها تحقیق کرد، دید ساعت و زمان مطالعه یک امر کاملا شخصی است. بعضی ها آخرهای شب وقتی خانه ساکت و آرام است و بعضی ها صبح زود بهتر می توانند درس بخوانند. بعضی وقتی از مدرسه می آیند آن قدر سرحال هستند که می توانند کارهای مدرسه را همان موقع انجام بدهند و بعضی ها به استراحت نیاز دارند و این تعریفی است که خود ما باید به آن دست پیدا کنیم و نمی توان برای همه یک نسخه پیچید.
اما یک جمله از یک دانشجوی موفق در نیوجرسی می گوید: در حال انجام هر کاری که هستم دریچه ای باریک پیدا می کنم برای مطالعه!
3) سازماندهی داشته باشید
مک کری که در دوره دبیرستان دانش آموز ممتازی بود می گفت: آن زمان من در مسابقات دو و میدانی شرکت می کردم، فوتبال بازی می کردم و در گروه ارکستر هم بودم. خیلی سرم شلوغ بود. همین شلوغی باعث می شد وقت نداشته باشم دنبال یک خودکار یا کاغذ بگردم، بنابراین مجبور بودم مرتب باشم و هرچیزی را دقیقا سر جای خودش بگذارم. پاول ملندر یکی دیگر از شاگردهای ممتاز است که می گوید: دو پوشه داشتم. یکی مخصوص تکالیف روزانه و یکی دیگر مخصوص برگه های امتحانی که همیشه مروری بر پیشرفت تکالیف و مقایسه آنها با نمره هایم داشتم. یکی دیگر از دانش آموزان ممتاز هم از برگه های حاوی نکات مهم درسی می گوید که در آرشیو نگهداری می کند و شب امتحان آنها را دوره می کند. دسترسی آسان به نکته های مهم درسی، دنبال جزوه و کتاب در شب امتحان نگشتن و گم نکردن آنها از نکته های مهمی است که دانش آموزان ممتاز رعایت می کنند.
4) روش درست درس خواندن را یاد بگیرید
تندخوانی بهترین کلاسی بود که گذراندم. فایول یکی دیگر از دانش آموزان فارغ التحصیل ممتاز است. او می گوید: این کلاس تنها به او یاد نداد که می تواند در ظرف زمان کمتر، کلمات بیشتری بخواند بلکه به او یاد داد به کتاب درس نگاه کند و وقتی شروع می کند به خواندن با تمام حواس به کتاب نگاه کند، به عکس ها، نمودارها و جزییات بیشتری را به خاطر بسپارد. به این شیوه مطالعه، مطالعه فعال می گویند که با پرسش هایی از درس تکمیل و باعث می شود نکته مبهمی در ذهن فرد نماند. این نکات مبهم می تواند تبدیل به سوال های بی جواب در جلسه امتحان شود.
5) جدول زمان بندی داشته باشید
وقتی که معلم یک برگه امتحانی طولانی یا تکلیف درسی که باید انجام شود در اختیار دانش آموزان می گذارد، دومینکا رومان، دانش آموز موفق کلاس یک جدول زمانی طراحی می کند. سوال ها را تقسیم می کند به قسمت های کوچک و متفاوت. برای مثال:
▪ گروه اول: سوال های سخت و وقت گیر
▪ گروه دوم: سوال های نه سخت و نه راحت
▪ گروه سوم: سوال های راحت
رومان (دانش آموز)از سوال های گروه سخت ـ اول ـ شروع می کند و در آخر وقت امتحان به سوال های راحتی که زمان و انرژی کمتری برای جواب دادن لازم دارد، می رسد. در مورد کارهایی که باید در زمان طولانی تر هم انجام بگیرند و از یک هفته تا یک ماه فرصت برای انجام آنها وجود دارد باید کار را تقسیم بندی کرد، بنابراین زمان کافی برای پرداختن به اصل کار و همچنین دوره ای کوتاه بر پروژه یا درس برای آنها وجود دارد. یکی دیگر از دانش آموزان نمونه درباره اهمیت در نظر داشتن زمان می گوید: صبر کنید! اگر می خواهید جزو دانش آموزان ممتاز کلاس باشید حتما باید برای انجام کار، خود ضرب الاجلی در نظر بگیرید و به خودتان اخطار بدهید که تا فرا رسیدن این زمان حتما به کارهایتان رسیدگی کنید.
6) خوب نکته برداری کنید
خواندن متن کتاب مهم است اما مهم تر از آن یادداشت برداری از نکاتی است که معلم روی آنها تاکید دارد. به غیر از این نکته ها، دانش آموزان موفق خودشان هم سعی می کنند طی درس خواندن نکته های مهم و اصلی را پیدا کنند و از روی آنها یادداشت بردارند. اما یک روش دیگر شاگرد زرنگ ها؛ آنها برخلاف دیگران که به محض خوردن زنگ وسایل شان را جمع و شروع می کنند به سر و صدا و حرف زدن با همدیگر، چند دقیقه صبر می کنند و حداقل یک تا سه نکته مهم از نکته های درسی را قبل از شروع زنگ بعدی یادداشت می کنند.
7) کار را تمیز تحویل بدهید
برگه های مرتب و تمیز شانس بیشتری از برگه های کثیف و نامرتب برای گرفتن نمره بالا دارند. پرفسور النی در این باره می گوید: گرفتن نمره 20 بی شباهت به آماده کردن یک غذا نیست. مهم نیست که چه اندازه آن غذا خوش مزه است بلکه مهم تر آن است که با چه سر و وضعی به شما ارایه شود!
8) از خودتان امتحان بگیرید
شاگردان زرنگ نکته های مهمی را که احتمال مطرح شدن شان در امتحان بیشتر است، مشخص می کنند، از آنها سوال طرح می کنند و به آن سوال ها جواب می دهند. یک روش مناسب برای این کار تهیه کارت هایی است که امروز به فلش کارت معروف شده است. شما می توانید کارت های کوچکی تهیه کنید، یک طرف آن سوال طراحی شده و در طرف دیگر جواب سوال را بنویسید. با این روش می توانید تا پایان ترم و سال تحصیلی تعداد زیادی فلش کارت داشته باشید و با آنها خود را بیازمایید و نقاط ضعف و قوت خود را پیدا کنید.
9) بیشتر از انتظار کار کنید
فرض کنید معلم کلاس می خواهد به 5 پرسش از 10 سوال طراحی شده به عنوان تکلیف درسی تان جواب دهید. دانش آموزانی که اصولا با بی میلی تکالیف را انجام دهند حداکثر به سه سوال جواب می دهند. آنها که مقیدترند و تا حدودی کار برایشان اهمیت دارد به همان 5 سوال جواب می دهند اما دانش آموزان ممتاز اکثر مواقع بیشتر از آنچه از آنها خواسته شده، انجام می دهند.
10) از پدر و مادرتان کمک بخواهید
بیشتر این دانش آموزان والدینی دارد که سهم بسیار زیادی در موفقیت شان بازی کرده اند. پدر و مادر آنها از کودکی وجود آنها را از عشق به یاد گرفتن سرشار کرده اند. آنها با فراهم کردن استانداردهای مناسب برای بچه ها، آنها را به سمت کسب اهداف استاندارد و متعالی سوق داده اند. آنها پسر و دخترشان را به درس خواندن تشویق می کنند نه فقط با گفته های شفاهی و گرفتن هدیه و... بلکه آنها خود به یادگیری مشتاق اند و اهل مطالعه و درس هستند، بچه ها هم این حس را از آنها گرفته و انعکاس می دهند.
gh
جهت کسب اطلاعات بیشتر با مشاور مدرسه آقای رضاپور و یا مدیریت مدرسه آقای خوشخو تماس تماس بگیرید تا ............
روشهای مطالعه قبل از امتحان
متن پیش رو حاصل مطالعات و پزوهش محققین و دانش پزوهانی است که با درایت هر چه تمامتر آن را برای ما دانش آموزان به رشته تحریر گذاشتند پس بیاییم با مطلعه یک بار هم که شد اندکی فن آموزش صحیح مطالعه را از آنان بیاموزیم بنابراین در هر سن و سال و وضعیت تحصیلی که باشیم باز هم امتحان، امتحان است و ترس و اضطراب های خاص خودش را دارد. قصد ما ترساندن بیش از حد شما از امتحان نیست. در این مطلب شما را با روش های کاربردی آشنا می کنیم که می تواند در آمادگی شما برای امتحانات پایان ترم مفید واقع شود.
موفق و سربلند باشید(سید صفر حسنی) |
تو را ميبينم
خدايا !! راهي نميبينم ! آينده پنهان است ... اما مهم نيست ! همين كافيست كه تو راه را مي بيني و من تو را ... **** این بار صدا زد ای خدای جهانیان جواب شنبد:بله جواب شنید:بله جواب شنید:بله جواب شنید:بله بله بله با تعجب گفت:خدایا تورا خدای جهانیان خدای نیکوکاران وخدای اطاعت کنندگان خواندم یکبار فرمودی بله ولی تورا خدای گنهکاران خواندم سه بار گفتی بله مطیعان به اطاعت خود
صدازد ای خدای نیکوکاران
صدازد ای خدای اطاعت کنندگان
این بار صدازد ای خدای گنهکاران
حکمتش چیست؟
جواب آمد:
نیکوکاران به نیکوکاری خود
وعارفان به معرفت خود اعتماد دارند
گنهکاران که جز به فضل من پناهی ندارند
اگر از درگاه من نا امید گردند
به درگاه چه کسی پناهنده شوند
حافظ شیرازی، و یا به عبارتی خواجه شمس الدین محمد یکی از بزرگترین شاعران نغزگوی ایران و از گویندگان بزرگ جهان فارسی گوی ایران است که در شعرهای خود «حافظ» تخلص نمودهاست. در غالب مأخذها نام پدرش را بهاءالدین نوشتهاند و ممکن است بهاءالدین _علیالرسم_ لقب او بودهباشد.
یکی از دوستان لسان الغیب فردی به نام محمد گلندام بود
گلندام، دوست و همدرس او، نام و عنوانهای او را چنین آوردهاست: مولاناالاعظم،المرحومالشهید، مفخرالعلماء، استاد نحاریرالادباء، شمسالملهوالدین، محمد حافظ شیرازی.
تذکرهنویسان نوشتهاند که نیاکان او از کوهپایه اصفهان بودهاند و نیای او در روزگار حکومت اتابکان سلغری از آن جا به شیراز آمد و در این شهر متوطن شد. و نیز چنین نوشتهاند که پدرش «بهاءالدین محمد» بازرگانی میکرد و مادرش از اهالی کازرون و خانهی ایشان در دروازه کازرون شیراز، واقع بود.
ولادت حافظ در ربع قرن هشتم هجری در شیراز اتفاق افتاد. بعداز مرگ بهاءالدین، پسران او پراکنده شدند ولی شمسالدین محمد که خردسال بود با مادر خود، در شیراز ماند و روزگار آندو، به تهیدستی میگذشت تا آنکه عشق به تحصیل کمالات، او را به مکتبخانه کشانید و به تفصیلی که در تذکرهی میخانه آمدهاست، وی چندگاهی ایام را بین کسب معاش و آموختن سواد میگذرانیدو بعداز آن زندگانی حافظ تغییر کرد و در جرگهی طالبان علم درآمد و مجلسهای درس عالمان و ادیبان زمان را در شیراز درک کرد و به تتبع و تفحص در کتابهای مهم دینی و ادبی از قبیل: کشاف زمخشری، مطالعالانوار قاضی بیضاوی، مفتاحالعلوم سکاکی و امثال آنها پرداخت.
محمد گلندام، معاصر و جامع دیوانش، او را چندینبار در مجلس درس قوامالدین ابوالبقا، عبداللهبنمحمودبنحسن اصفهانی شیرازی (م۷۷۲هـ ق.) مشهور به ابنالفقیه نجم، عالم و فقیه بزرگ عهد خود دیده و غزلهای او را در همان محفل علم و ادب شنیدهاست.
چنانکه از سخن محمد گلندام برمیآید، حافظ در دو رشته از دانشهای زمان خود، یعنی علوم شرعی و علوم ادبی کار میکرد و چون استاد او، قوامالدین، خود عالم بود، طبعاً حافظ نیز در خدمت او به حفظ قرآن با توجه به قرائتهای چهاردهگانه (از شواذ و غیر آن) ممارست میکرد و خود در شعرهای خویش چندینبار بدین اشتغال مداوم به کلامالله اشاره نمودهاست:
عشقـت رسد به فریاد ارخود بهسان حـافظ قـرآن ز بـر بخوانی با چـارده روایت
یا
صبحخیزی و سلامتطلبی چون حافظ هرچه کردم همه از دولت قرآن کردم
و به تصریح تذکرهنویسان اتخاذ تخلص «حافظ» نیز از همین اشتغال، نشأت گرفتهاست.
شیراز، در دورهای که حافظ تربیت میشد، اگرچه وضع سیاسی آرام و ثابتی نداشت لیکن مرکزی بزرگ از مرکزهای علمی و ادبی ایران و جهان اسلامی محسوب میگردید و این نعمت، از تدبیر اتابکان سلغری فارس برای شهر سعدی و حافظ فراهمآمدهبود. حافظ در چنین محیطی که شیراز هنوز مجمع عالمان و ادیبان و عارفان و شاعران بزرگ بود،با تربیت علمی و ادبی مییافت و با ذکاوت ذاتی و استعداد فطری و تیزبینی شگفتانگیزی که داشت، میراثدار نهضت علمی و فکری خاصی میشد که پیشاز او در فارس فراهمآمد و اندکی بعداز او به نفرت گرایید.
پادشاهانی را که حافظ به دلایلی در اشعارش ستود.
حافظ از میان امیران عهد خود چند تن را در شعرش ستوده و یا به معاشرت و درک صحبت آنها اشاره کردهاست، مانند: ابواسحق اینجو (مقتول به سال ۷۵۸هـ ق.)، شاهشجاع (م۷۸۶هـ.ق.)، و شاهمنصور (م۷۹۵هـ.ق.) و در همانحال با پادشاهان ایلکانی (جلایریان)که در بغداد حکومت داشتند نیز مرتبط بود و از آن میان سلطان احمدبنشیخاویس (۷۸۴-۸۱۳هـ. ق.) را مدح کرد. از میان رجال شیراز، از حاجی قوامالدین حسن تمغاچی (م۷۵۴هـ ق.) در شعرهای خود یاد کرده و یکجا هم از سلطان غیاثالدینبنسلطان سکندر، فرمانروای بنگال هنگامی که شهرت شاعرنوازی سلطان محمود دکنی (۷۸۰-۷۹۹هـ ق.) و وزیرش میرفیضالله انجو به فارس رسید، حافظ راغب دیدار دکن گشت و چون پادشاه بهمنی هند و وزیر او را مشتاق سفر خود به دکن یافت، از شیراز به “هرموز” رفت و در کشتی محمودشاهی که از دکن آمدهبود، نشست اما پیشاز روانهشدن کشتی، باد مخالف وزیدن گرفت و شاعر کشتی را _ظاهراً بهقصد وداع با بعضی از دوستان در ساحل هرموز، اما در واقع از بیم مخاطرات سفر دریا_ ترک گفت و این غزل را به میرفیضالله انجو فرستاد و خود به شیراز رفت:
دمی با غم بهسر بردن جهان یکسر نمیارزد به مـی بفروش دلق ما کزین بهتر نمیارزد
یکبار حافظ از شیراز به یزد _که در دست شعبهای از شاهزادگان آلمظفر بود_ رفت ولی خیلی زود از اقامت در «زندان سکندر» خسته شد و در غزلی بازگشت خود را به فارس بدینگونه آرزو کرد:
دلم از وحشت زندان سکندر بگرفت رخت برتندم و تا ملک سلیمان بروم
(هرچند که عدهای سبب به یزد رفتن حافظ را تبعید وی در دوران دوم حکومت شاهشجاع به مدت ۲۲ماه دانستهاند.)
وفات حاقظ
وفات حافظ به سال ۷۹۲ هجری اتفاق افتاد. او دارای زن و فرزندان بود. چندبار در شعرهای حافظ، به اشاراتی که به مرگ فرزند خود دارد بازمیخوریم و از آنجمله است این دو بیت:
دلا دیـدی که آن فـرزانه فـرزند چه دید اندر خم این طاق رنگین
بـهجای لوح سیمین در کنـارش فلک بر سر نهـادش لـوح سیمین
دربارهی عشق او به دختری «شاخنبات»نام، افسانههایی رایج است و بنابر همان داستانها، حافظ آن دختر را به عقد مزاوجت درآورد. گروهی نیز شاخنبات را معشوق معنوی و روحانی، عدهای نیز شاخنبات را استعارهای از قریحهی شاعری و گروهی دیگر استعاره از کلک و قلم دانستهاند.)
حافظ مردی بود ادیب، عالم به دانشهای ادبی و شرعی و مطلع از دقیقههای حکمت و حقیقتهای عرفان.
استعداد خارقالعادهی فطری او به وی مجال تفکرهای طولانی، همراه با تخیلهای بسیار باریک شاعرانه میداد و او جمیع این موهبتهای ربانی را با ذوق لطیف و کلام دلپذیر استادانهی خود درمیآمیخت و از آن میان شاهکارهای بیبدیل خود را بهصورت غزلهای عالی بهوجود میآورد.
او بهترین غزلهای مولوی، کمال، سعدی، همام، اوحدی و خواجو، و یا بهترین بیتهای آنان را مورد استقبال و جوابگویی قرار دادهاست. کلام او در همهی موارد منتخب و برگزیده، و مزین به انواع نزیینهای مطبوع و مقرون به ذوق و شامل کلماتیست که هریک با حساب دقیق، انتخاب و بهجای خود گذارده شدهاست.
تأثر حافظ از شیوهی خواجو، مخصوصاً از غزلهای «بدایعالجمال»، یعنی بخش دوم دیوان خواجو بسیار شدید است، و در بسیاری از موردها، واژهها و مصراعها و بیتهای خواجو را نیز به وام گرفته و با اندک تغییری در غزلهای خود آوردهاست و این غیراز استقبالهای متعددی است که حافظ از خواجو کردهاست.
در میان شاعرانی که حافظ از آنها استقبال کرده و یا تأثیر پذیرفتهاست، بعداز خواجو، سلمان را باید نام برد.
علت این تأثیر شدید آن است که سلمان ساوجی هم مانند خواجو، از معاصران حافظ و از جمله مشاهیری بود که شاعر شیراز، اشعارش را سرمشق کار خود قرار داد. پاسخها و استقبالهای حافظ از سعدی و مولوی و دیگر شاعران استاد پیشاز خود، کم نیست، اما دیوان او بهقدری از بیتهای بلند و غزلهای عالی و مضمونهای نو پر است که این تقلیدها و تأثرها در میان آنها کم و ناچیز مینماید.
علاوه براین علو مرتبهی او در تفکرهای عالی حکمی و عرفانی و قدرتی که در بیان آنها به فصیحترین و خوشآهنگترین عبارتها داشته، وی را با همهی این تأثیرپذیریها، در فوق بسیاری از شاعران گذشته قرار داده و دیوانش را مقبول خاص و عام ساختهاست.
این نکته را نباید فراموش کرد که عهد حافظ با آخرین مرحلهی تحول زبان و ادبیات فارسی و فرهنگ اسلامی ایران مصادف بود و از اینروی زبان و اندیشهی او در مقام مقایسه با استادان پیشاز وی به ما نزدیکتر و دلهای ما با آن مأنوستر است و به این سبب است که ما حافظ را زیادتر از شاعران خراسات و عراق درک میکنیم و سخن او را بیشتر میپسندیم.
از اختصاصهای کلام حافظ آن است که او معنیهای دقیق عرفانی و حکمی و حاصل تخیلهای لطیف و تفکرهای دقیق خود را در موجزترین کلام و روشنترین و صحیحترین آنها بیان کردهاست. او در هر بیت و گاه در هر مصراع، نکتهای دقیق دارد که از آن به «مضمون» تعبیر میکنیم. این شیوهی سخنوری را ، که البته در شعر فارسی تازه نبود، حافظ تکمیلکننده و درآورندهی آن به پسندیدهترین وجه و مطبوعترین صورت است و بعد از او شاعران در پیروی از شیوهی او در آفرینش “نکته”های دقیق و ایراد “مضمون”های باریک و گنجاندن آنها در موجزترین عبارتها، که از یک بیت گاه از یک مصراع تجاوز نکند مبالغه نمودند و همین شیوه است که رفته رفته به شیوع سبک معرف به “هندی” منجر گردید. نکتهی دیگر در بیان اختصاصهای شعر حافظ، توجه خاص او است به ایراد صنعتهای مختلف لفظی و معنوی در بیتهای خود به نحوی که کمتر بیتی از شعرهای او را میتوان خالی از نقش و نگار صنایع یافت، اما نیرومندی او در استخدام الفاظ و چیره دستیاش در به کار بردن صنعتها به حدی است که “صنعت” در “سهولت” سخن او اثری ندارد، تا بدان جا که خواننده، در بادی امر متوجه مصنوع بودن سخن حافظ نمیشود.
(با این همه، بلندترین و باشکوهترین مضمون شعر حافظ را باید در مبارزه با تزویر و ریاکاری و کاربرد مفهوم رندی او دانست که به شعر و اندیشهی او جایگاهی ویژه میدهد.)
حافظ از جمله شاعرانی است که در ایام حیات خود شهرت یافت و به سرعت در دورترین شهرهای ایران و حتی در میان پارسیگویان کشورهای دیگر مقبول سخنشناسان گردید و خود نیز بر این امر وقوف داشت.
اندیشهی جهان شمول و انسان دوستانهی خواجه به او شهرتی جهانی داده است تا بدان جاکه بسیاری از بزرگان اندیشه و تفکر و شعر جهان، تحت تأثیر او به آفرینش آثاری مانا دست زدند که از میان آنان میتوان به دو اندیشمند بزرگ شرق و غرب.، یعنی یوهان ولفگانگ گوته (آلمانی) و رابیندرانات تاگور (هندی) اشاره کرد.
دیوان کلیات حافظ مرکب است از پنج قصیده و غزلها و مثنوی کوتاهی معروف به “آهوی وحشی” و “ساقینامه” و قطعهها و رباعیها.
نخستین جامع دیوان حافظ، محمد گلندام است و بنا بر تصریح او، خود حافظ به جمعآوری غزلهای خویش رغبتی نشان نمیداد. ظاهراً حافظ، صوفی خانقاهنشین نبود و با آن که مشرب عرفان داشت، در حقیقت از زمرهی عالمان عصر و مخصوصاً در شمار عالمان علوم شرعی بود و هیچگاه به تشکیل مجلس درس نپرداخت، بلکه از راه وظیفهی دیوانی ارتزاق مینمود و گاه نیز به مدح پادشاهان در قصیدهها و غزلها و قطعههای خود همت میگماشت و از صلهها و جایزههایی که به دست میآورد، برخوردار میشد.
از این میان، دوران شیخ ابواسحق اینجو (مقتول به سال ۷۵۸ ه.ق.) عهد بارورتری برای حافظ بود و به همین سبب افول ستارهی اقبال این پادشاه، شاعر را آزرده خاطر ساخت، چنان که چند بار از واقعهی او اظهار تأسف کرد. از جمله در غزلی با مطلع زیر:
یاد باد آن که سر کوی توام منزل بود
دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود
تا به این بیت میرسیم که به این موضوع اشاره میکند:
راستی خاتم فیروزهی بواسحاقی
خوش درخشید ولی دولت مستعجل بود
و طبعاً با چنین ارادتی که به شیخ داشت، نمیتوانست قاتل او را به دیدهی محنت بنگرد، خاصه که آن قاتل، یعنی امیر مبارزالدین محمدبنمظفر، (که به قتل شیخ جانشین او شد و سلسلهی آلمظفر را بنیانگذاری کرد). مردی درشتخوی و ریاکار و محتسب پیشه بود وشاعرآزاده ی ماچند جای از شعرهای خود، رفتار او را به تعرض و یا به تصریح به باد انتقاد گرفته است، به ویژه در بیت:
محتسب شیخ شد و فسق خود از یاد ببرد
قصهی ماست که بر هر سر بازار بماند
از دیوان حافظ به سبب شهرت و رواج بسیار آن نسخههای فراوان در دست است که اغلب در معرض دستبرد ناسخان و متذوقان قرار گرفته دربارهی بسیاری از بیتهای حافظ به سبب اشتمال آنها بر مضمونها دقیق، میان اهل ادب تفسیرهای خاص رایج است.
از مشهورترین شرحهای دیوان حافظ، شرح سودی (متوفی در حدود ۱۰۰۰ ه.ق.) به ترکی و شرح مصطفی بنشعبان متخلص به سروری (م ۹۶۹ ه.ق.) و شمعی (م حدود ۱۰۰۰ ه.ق.) و از متأخرین، شرح دکتر حسینعلی هروی و حافظ نامه بهاءالدین خرمشاهی و ... را میتوان نام برد.
از آن چه که انحصاراً دربارهی دیوان حافظ قابل توجه است، موضوع رواج تفأل بدان است.
“فال گرفتن” از دیوان حافظ سنتی تازه نیست بلکه از دیرباز در میان آشنایان شعر او اعم از فارسیزبانان و غیر آنان متداول بوده است و چون در هر غزلی از دیوان حافظ میتوان به هر تأویل و توجیه بیتی را حسب حال تفأل کننده یافت، بدین سبب سرایندهی دیوان را “لسانالغیب” لقب دادهاند.
گرد آورندگان:ص-ح
برگزاری جشن تکلیف دانش آموزمحمد
بابایی
این جشن با حضور دانش آموزان دبیرستان شهید غلامپور کلوده و با حضور خانواده دانش آموز بابایی و کلیه همکاران و دانش با همکاری خانواده و مدرسه و دانش آموزان مجتمع برگزار گردید .
در این جشن دانش آموزان برنامه هایی از قبیل مسابقه ،اجرای ، پذیرایی و . . . برگزار کردند .
تمامی برنامه های اجرا شده در این مراسم توسط دانش آموزان و با هم فکری و هدایت مربیان ، مشاورین و ناظمین محترم مدرسه انجام شده بود .